محیا خانممحیا خانم، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 28 روز سن داره

مامان فاطمه و بابا مرتضی

اتفاق جدید

1391/9/27 22:12
نویسنده : فاطمه
304 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

به نظرم وقتی میگن گره های بزرگ به دستای کوچکی باز میشود دروغ نگفتن.

من معجزه دستهای علی اصغر امام حسین رو دیدم. روزی که حاجتم رو بادستای به ظاهر کوچک اما بزرگش داد.

خدا بزرگترین لطف رو در حق من کرد و یه هدیه اسمونی رو بعد از سه سال بهم داد.

همه میدونن این جور مواقع زبان قاصر هست از گفتن خیلی چیزها و خیلی تشکر ها از خدا

خدایا ممنونم که من رو لایق مادر شدن دونستی.

خدایا ممنونم که به من و مرتضی یه هدیه بزرگ تو عزای حسینت دادی.

خدایا هیچ وقت این محرمت رو فراموش نمیکنم. روزی رو که وقتی چند عدد شیر به نیت علی اصغر گرفتم

و بین چند تا کوچولو تقسیم کردم. وقتی به اخرین کوچولو که دادم گفتم علی اصغر این رو نداشت بخوره

تشنش بود و کشتنش. وقتی خوردی بگو خداجونم به حق کسی که بدون شیر از دنیا رفت یه کوچولو به خاله بده.

خدایا هیچ وقت نگاه اون کودک رو فراموش نمیکنم.

خدایا هیچ وقت دعای دوستای مهربون تر و عزیزتر از جانم رو فراموش نمیکنم

خدایا هیچ وقت تو دعاهام و راز و نیازم حاجت دوستای مهربونم رو از یاد نمیبرم.

خدایا ممنونم واقعا ممنونم که صدام رو شنیدی.

میدونم که همیشه میشنوی. فقط من صدات رو نمیشنوم وقتی که میگی بنده ی من الان نه

الان نخواه به صلاحت نیست.

خدایا این جور مواقع من رو ببخش اگر حتی ذره ای ناراحت میشم.

دوستای مهربونم لطف بزرگ خدا با دعاهای شما عزیزان شامل حال من هم شد و

یه فرشته اسمونی رو تو دلم گذاشت.

از همون دستای به ظاهر کوچیک میخوام که حاجت تک تکتون بر آورده به خیر بشه انشالله.

اگه خدا بخواد 2 دی برای شنیدن صدای قلب کوچولوم میرم سونوگرافی

از این به بعد لحظه به لحظه خبر ها رو در اختیارتون میزارم زبان

دوستدار شما

مامان فاطمه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (10)

نسیم مامان ثمین
27 آذر 91 22:38
پروردگارا آرامش را همچون دانه های برف ، آرام و بیصدا ، به سرزمین قلب کسانیکه برایم عزیزند بباران . . .
مامان مصطفی و مهسا
27 آذر 91 23:03
هر چند کلاس درس او یک واهه است راهی که به آنجا نرود بیراهه است پیران همه طفل مکتب او هستند آن پیر طریقتی که خود شش ماهه است الحمدلله الحمدلله الحمدلله
الي مامان يه فرشته
27 آذر 91 23:54
سلام مامان فاطمه... واي كه چقدر بهت مياد مامان شدنت. الهي كه هميشه دلت خوش باشه و تنت سالم. انشالله خدا اين فرشته آسموني رو براتون حفظ كنه. يادته گفتم بوي بهار مياد... بهار زندگيت تو راهه؟ خدايا شكرت كه بواسطه اين هديه هممون رو يه بار ديگه خوشحال كردي. در پناه خدا باشيد هميشه
مانیا
28 آذر 91 0:21
عزیزدلم بازهم تبریک میگم وانشالله 2دی صدای قلب کنجدت روبشنوی وبیای خوشحالمون کنی انشالله نینیت بیمه ی علی اصغرامام عزیزمونه والهی9ماه روبسلامتی بگذرونی ومحرم سال اینده نینیت روببری مراسم شیرخوارگان آمیــــــــــــــن
مامان قندک
28 آذر 91 17:55
خدایا شکرت شکرت شکرت قربون این طفل شش ماهه که بزرگترین گرهها رو با دستای کوچکش باز میکنه فاطمه جون بازم تبریک عزیزم الهی که این نه ماه رو به سلامتی بگذرونی و بغل بگیری این هدیه بزرگ خدا رو
صحرای عزیز تر از جون
29 آذر 91 23:29
سلاااااااااااااااام پس این نی نی من چرا نمیییاااااد....دوستون دارررررررررررررررم بووووووووووووس نی نی فاطمه باید دعا کنی نی نی مانیا هم زود بیاددد
زهرا (خواهر نسیم)
2 دی 91 17:10
سلا فاطمه خانم خیلی خیلی خوشحال شدم وقتی خبر را شنیدم امیدوارم زیر سایه پدر مادر و با لطف و عنایت خدا به دنیا بیاد و شیرینی زندگیتون بیشتر وبیشتر بشه.
مامان نگار
4 دی 91 13:31
سلام كنجدي خاله ايشالله علي اصغر امام حسين نگهدارت باشه
مامان مری
5 دی 91 18:39
مبارکههههههههههههههههههههههههههه خیلی خوشحال شدم خدایا شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت فاطمه جون دیدی خدا بالاخره جواب صبرتو داد ایشالا صحیحو سالم نی نی ات میاد تو بغلت آمین
سمانه
28 دی 91 15:10